به خرابات رویم؛ مجلس انس است
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهدشد
ماه مهر و فصل نیایش فرا رسیده تا عارفانه ها را در دل ها بکارد و با ترنم وحی به ثمر نشاند.
روزه داران، نمازگزاران و دلدادگان! نوشیدن از چشمه محبت خدا و نشستن بر دسترخوان نعمت پروردگار در این فصل عاشقی گوارایتان باد. رمضان فرصتی است که می توان راه را کوتاه کرد و در تصمیمی قاطع، همه خرابی های دل را در خرابات معرفت و عشق، آباد کرد.
............... . . . . . . . . .
در 55 روزی که نتوانستم چیزی بنویسم - و نمیدانیدکه در این ایام چقدر دلم برای نوشتن تنگ شده بود - بطور استثنایی مصروفیت های کاری و درسی ام افزایش یافته بود:
. پیش بردن کار سه مدیریت مسوول، اجرایی و تولید بطور همزمان (مدیر اجرایی در سیروا فی الارض بودند)؛
. برگزاری دوره آموزش کارگردانی مستند و تلویزیونی با تدریس خوب خانم دکتر صحرا کریمی که دستاوردهای خوب و نتایج پرباری داشت و آثارش را روی آنتن تلویزیون تمدن می بینیم؛
. برگزاری پنج جلسه کارگاه بهبود و ارتقای برنامه های تلویزیون تمدن با تسهیل کنندگی آقای محمدعظیم کربلایی به عنوان مشاور برنامه ریزی که با بحث های مفصل درباره مفیدیت، موثریت، جذابیت و میزان مخاطب برنامه های تلویزیون به نتایج خوبی می رسیم؛
. هماهنگی برنامه های ویژه ماه مبارک رمضان؛
. و امتحانات پایان سمستر دوم دانشگاه که دیروز پایان یافت؛
از امروز این فرصت فراهم شده که با خیالی آسوده تر به کارها رسیدگی کنم و شبها نیز برخی مطالعات را که حدود دو ماه پیش شروع کرده بودم به جاهایی برسانم.
............. . . . . . . . . .
در عرصه سیاسی، در چند روز پیش، محاکمه دیکتاتور مصر در قفسی که ذلت تاریخی او را پس از سی سال تفرعن به خوبی نشان می داد، زیبا و عبرت آموز بود. شش ماه پیش باورتان می شد که فرعونی مانند حسنی مبارک که سه دهه ملتی را به بردگی کشیده و اسیر منافع نامشروع خود و اربابان خارجی اش به ویژه صهیونیست ها کرده بود، چنین به ذلت کشیده شود؟ این اراده خداوند است که به دست ملت مصر تحقق می یابد؛ ملتی که می خواهد عزیز باشد.
.............. . . . . . . . . .
امیدوارم اهالی محترم وادی وبلاگ ها و خوانندگان عزیز و دوست داشتنی، در این ایام، لحظه هایی سرشار از معنویت و صفا را تجربه کنند و خاطراتی خوش و به یادماندنی از این ایام گذران برجای بگذارند.
مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
گفتم گهگاهی چیزی بنویسم که شاید پیش و بیش از همه برای خودم مفید باشد. کوشش می کنم نوشته ای را برای نوشتن ننویسم. جهان ما جهان آیه هاست؛ هرگاه توانستم نشانه ای را ببینم، خوش دارم که ثبتش کنم شاید یک روزی به دردم بخورد.