از جلسه کرزی تا پیروزی مجدد اوباما
اول. ظهر شنبه به اساس دعوت قبلی، به دفتر ریاست جمهوری رفتم که تعداد زیادی از کارشناسان سیاسی و امنیتی و اقتصادی و تعدادی از مسوولان رسانه ها هم آمده بودند. همه می دانستیم که حامد کرزی می خواهد درباره چی با ما صحبت کند. بعد از نان چاشت، سر صحبت را باز کرد و گفت می دانید که من در این ده سال دیدگاه هایی داشته ام که به مرور بیان کرده ام و می دانم که بخشی از شما، قسما یا کلا با نظرات من مخالف بوده اید. خدا کند که نظر من اشتباه باشد و نظرات شما درست! بعد درباره شرایط کنونی کشور منتهی به سال 2014 ـ سال خروج نیروهای خارجی از افغانستان و سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ـ توضیحاتی داد و از رسانه ها و کارشناسانی که در رسانه ها به مردم تحلیل ارائه می کنند خواست که روان مردم را تخریش نکنند و منافع کلان کشور را در نظر بگیرند تا مردم نسبت به بعد از 2014 بدبین و بی اعتماد نشوند؛ زیرا در این ده سال بخشی از راه با وجود دشواری های زیاد طی شده و بخشی هم مانده که با همکاری همدیگر می توانیم طی کنیم. آقای کرزی تاکید کرد که خارجی ها بخاطر ما اینجا نیامده اند بلکه به دنبال منافع خود هستند. تبلیغات بی بی سی و سی ان ان و دیگر رسانه های غربی را هم جنگ تبلیغاتی علیه افغانستان دانست که به نگرانی در بین مردم دامن می زنند تا امریکایی ها بتوانند دولت ما را تحت فشار قراردهند و «پیمان امنیتی» به گونه ای امضا شود که منافع آنها بیشتر در نظر گرفته شود تا منافع ما. بنابرین، ما باید هوشیار باشیم و باتوجه به قوت هایی که داریم دلیلی برای تضعیف روحیه مردم نیست. حدود ده نفر از کارشناسان هم صحبت کردند و باتوجه به تقاضای زیاد برای ابراز نظر قرار شد این جلسه هفته آینده بازهم برگزار شود. در این جلسه دو نکته جالب بود؛ یکی تاکید مجدد بر اینکه رسانه ها در انتقاد از رئیس جمهور و حکومت و دولت آزادی کامل دارند و تا می توانند این کار را انجام دهند که به خیر مردم و کشور است؛ دوم فضای پرنشاط جلسه بود که همه بسیار راحت و آزاد هرچه می خواستند صحبت می کردند حتی اگر با انتقادهای شدید از رئیس جمهوری و کابینه اش همراه می شد؛ اما کرزی نه برآشفته می شد و نه دلخور.
دوم. این روزها در تدارک برنامه های ویژه برای دهه اول محرم هستیم و برنامه سازان سخت در تکاپو برای تهیه برنامه های شان هستند. می خواهیم براساس تجربه های قبلی، هدفمندتر حرکت کنیم. هدف عمومی را «اصلاح» باورها و رفتارهای جامعه براساس الگوی نهضت امام حسین(ع) تعریف کرده و محورهایی را هم به عنوان محورهای اساسی مشخص کرده ایم که متناسب با نیازها و مشکلات جامعه خودماست و بحث های محرم و امام حسین(ع) باید بتواند در حل این مشکلات به جامعه ما کمک کند.
سوم. صبح چهارشنبه بعد از نماز، تلویزیون را روشن کردم که نتایج انتخابات امریکا را ببینم. شبکه «الجزیره» فعال تر از همه شبکه های دیگر، نتایج را منعکس می کرد. «بی بی سی» با همه طمطراقش از «الجزیره» عقب تر بود. فورا از همان منزل شروع کردم به تماس گرفتن با استودیوی پخش «تمدن» و جلوتر از همه شبکه های داخلی، نتایج انتخابات امریکا را لحظه به لحظه از طریق زیرنویس اعلان کردیم. بالاخره اوباما کارت های انتخاباتی بیشتری را برد و برای یک دوره دیگر در کاخ سفید ماند. خب حالا باید ببینیم که این رئیس جمهور دموکرات که می خواست چیزهایی را «تغییر» دهد و در دوره اول نتوانست، در دوره دوم چگونه آن چیزهای تغییر داده نشده را «به پیش» می خواهد ببرد؟
چهارم. پریشب که طبق معمول، روی «پایان نامه» ام کار می کردم، یک دفعه شبکه چهار تلویزیون ایران را زدم دیدم دکتور صادق زیباکلام و دکتور عبدالحسین خسرو پناه در باره آسیب شناسی روشنفکری در ایران مناظره دارند که در نوع خود در دهه های اخیر طرح چنین بحث هایی را با حضور طرفداران فکری دینگرا و لیبرال ندیده بودم. جامعه های ما نیاز به بحث های جدی در این مقولات دارد.
پنجم. از دیروز نشست مجمع دموکراسی بالی در اندونزیا با حضور شماری از سران و مقامات کشورها شروع شد. رسانه ها در مورد اهداف و جزئیات برنامه ها و موضوعات این نشست توضیح کمی داده اند. در سایت ها هم مطلب چندانی نبود. امروز در خبرها دیدم رئیس جمهور ما هم در سخنرانی اش ساختار غیر دموکراتیک سازمان ملل خصوصا شورای امنیت را شدیدا مورد انتقاد قرار داده است.
ششم. عصر پنجشنبه ها به یُمن حضور یک دوست، نزدیک به یکسال است که درباره برخی موضوعات که ایشان مطالعه می کنند و یادداشت برداری می نمایند، حدود یک ساعت کمتر و بیشتر، بحث می کنیم. اگرچه دانشجوی سال اول است؛ اما انصافا پرکار و جستجوگر است. کمتر با چنین افرادی برخورده ام. مدت ها درباره تفاوت های سیاست علوی و سیاست اموی صحبت کردیم. جدیدا درباره دموکراسی بحث می کنیم و مبنای اومانیستی آن در غرب و نسبت آن با حکومت در اسلام. دیروز بیشتر درباره یکی از اصول دموکراسی؛ یعنی آزادی صحبت کردیم.
گفتم گهگاهی چیزی بنویسم که شاید پیش و بیش از همه برای خودم مفید باشد. کوشش می کنم نوشته ای را برای نوشتن ننویسم. جهان ما جهان آیه هاست؛ هرگاه توانستم نشانه ای را ببینم، خوش دارم که ثبتش کنم شاید یک روزی به دردم بخورد.