سید عباس، یکی از دوستداران رشد است. او دیروز نامه ای به من نوشت و سوالاتی را مطرح نمود. مناسب دیدم متن نامه ایشان و توضیحاتی را که نوشته ام اینجا بگذارم که ذیلا تقدیم می کنم:
با سلام خدمت اقای رحمتی
خیلی تشکر از اینکه اینگونه مقالات را تهیه و نشر میکنید.
چند مطلب را که در ذهن من مشکل ایجاد میکنه خواستم برای شما بگم امیدوارم که اگر جوابی باشد برایم بگویید
اول بحث خود رشد هست به نظر من کارهای رشد کاملا سلیقه ای و احساسی هست. چون بعضی از دوستان انرژی دارند و یک دفعه حالا یا الهامی میشود یا جرقه ای زده میشود میخواهند کاری انجام بدهند ، تیمی بوجود می آید و کار شروع میشود بعد از یه مدت که این انرژی تموم همان سنگی که در رودخانه هست می ایستد و در همانجا متوقف میشود.
بعد از مدتی هم جلسه ای برای اسیب شناسی شاید برگزار شود بعدش هم به امان خدا
دوما یکی از شعارهای رشد بحث رشد افراد میباشد که فکر میکنم رشد اصلا رابطه ای با بعضی اعضا ندارد چه به برسد به اینکه بخواهد روی رشد انها کار کند
و یک سوال دیگر هم داشتم که همیشه مرا مشغول خود کرده است .
سالیان سال پیامبران برای بیدار کردن فطرت انسانی آمده اند ورفته اند ، همچنین احادیت و آیات در مورد بحث خود شناسی و خداشناسی موجود میباشند مثل اینکه میگوید در آفریش زمین و اسمان بنگرید یا در آفرینش و خلقت خود بنگرید که جه موجودی هستید آیا مگر این نیست که خدا شناسی با خود شناسی شروع میشود به نظر من قبل از خدا شناسی باید خودمان رابشناسیم که مشت نمونه خروار هست.
از سوی دیگر در تمام اعصار توصیه شده است که علم بیاموزید و این علم عام میباشد
و از سوی دیگر بعضی از کارها را مستقیم نمیشود انجام داد باید یک علت و معلول دیگری در میان باشد تا آن کار انجام گیرد خوب برای رشد فکری اخلاقی ودینی افراد به نظر من تنها با اشاره مستقیم نمیشود کار کرد باید ابزارهای دیگری استفاده شود
شکر خدا دین اسلام دین جامع الشمول میباشد و در آن خوشبختی همه افراد در نظر گرفته شده است
به عنوان مثال از لحاظ پزشکی ببینید که هزار سال قبل گفته شده که مسواک کنید ، در حالیکه بعد هزار سال تازه متوجه میشوند که تأثیر این عمل در عوامل مادی چیست و همچنین بحث روابط بین زن و مرد خودتان میداند که اسلام بسیار در این امر تأکید دارد.
چندی قبل یک مطلب پزشکی را میخواندم در مورد یک دست آورد بزرگ دانشمندان اروپایی در کاهش میزان آلودگی ایدز و مطالعه انها ، چیزی که برایم خیلی جالب بود این مطلب میباشد که آنها گفته اند ختنه باعث کاهش ابتلا به ایدز میگردد.
از سوی دیگر اسلام دین تک بعدی نمیباشد همانطور که میدانید ائمه هر کدام در یک بعد تخصص داشتند مثلا یکشان بسیار جنگ اور بود یکی در امور سیاست قوی بود یکی خانه نشین بود ، یکی فقط در مسجد بود ، یکی فقط تدریس میکردد یکی از علم فضا و زمین خبر داشت یکی ....
که معلومات شما بیشتر از من میباشد
چرا رشد که خود را موظف به اجرای شئونات دینی و پیاده سازی جامعه دینی میباشد فقط به یک امر اکتفا میکند
اگر معنی اسلام این هست که فقط بشنیم نماز بخوانیم روزه بخوانیم نگاه به نامحرم نکنیم
خوب این را کفار در دوران پیامبر نیز از او میخواستن و همچنین از ائمه نیز چنین میخواستن حال به نظر من شما که میخواهید اسلام را ترویج کنید به نظر من با یک تک بعدی برخورد کردن نمیشود کاری کرد.
خوب آقا جان امیدوارم که یک روشنی برای من بپرتید
متشکر میشوم
راستی یک سوال شخصی دلیل اینکه شما رفتید به تمدن چیست ، دلیل مادی یا معنوی ؟
پاسخ نامه:
جناب عباس آقای عزیز!
سلام و صفا و محبت.
1- از شما بسیار سپاسگزارم که به موضوعات مربوط یا ناشی از رشد، توجه نشان دادید و دغدغه هایتان را مطرح نمودید.
2- یقینا سلیقه و احساس در اعمال انسان تاثیر مهم دارد و مبنای بسیاری از کردارهای او می شود. تا این حد نه تنها مذموم نیست ؛ بلکه رفتار فاقد احساس و سلیقه هم در موارد زیادی، بی ارزش تلقی می شود. آنچه مهم است این است که احساس و سلیقه توسط اندیشه و تعقل باید به سمت صحیح هدایت شود. اگر احساس نیاز به خواندن یک کتاب یا احساس نیاز به تفریح و امثال این ها، با تعقل و برنامه، هدفمند شود و با روشی درست به کارگرفته شود، به نظر شما ایرادی دارد؟
در رشد گاهی کاری شروع شده و پس از مدتی ادامه نیافته است. دو دلیل دارد: یا کار در همان حد تعریف شده و جمع، نیازی به ادامه آن احساس نکرده است؛ یا ضرورت به ادامه کار بوده است؛ اما به گفته شما انرژی لازم برای استمرار آن کار، وجود نداشته است. زندگی طبیعی ما و شما مشحون از این گونه رفتارهاست. مگر نه اینکه گاهی در یک زمینه تصمیمی اتخاذ می کنیم؛ اما پس از مدتی نیروی لازم برای ادامه دادنش را نداریم و با علم به ضرورت موضوع، آن را ادامه نمی دهیم؟ اگر زندگی شخصی خودمان را در یک یا چند روز مشخص، با دقت مورد توجه قراردهیم، به احتمال بسیار به موارد متعددی از این گونه رفتارهای نا تمام بر می خوریم. و رشد هم مجموعه ای از همین آدم هایی است که زندگی طبیعی را سپری می کنند. اگرچه باید بررسی شود که آیا ما در شرایطی هستیم که زندگی معمولی داشته باشیم یا اینکه لازم است برحسب ضرورت نوع دیگری از زندگی را برگزینیم که شرایط و ملزومات خودش را ایجاب می کند و در آن صورت انرژی ها متمرکز و متراکم می شود و احتمالا آثار بهتری هم پدید می آید.این وظیفه همه ما و شماست که برای درک درست از وضعیت زندگی و نحوه آن، مجاهدت کنیم.
3- برای ارزیابی کارها، بررسی آن ها در طول زمان صحیح تر است و به صواب نزدیک تر.در زمینه رشد افراد، لازم است این موضوع را در طول زمان وجود رشد، بررسی و ارزیابی کرد. در این مورد، هم کارهایی شده است و هم کافی نبوده است و هم یقینا کوتاهی هایی شده و هم این کار رشد، رافع مسوولیت خود افراد در این زمینه نیست. من هم با شما موافقم که با شماری از دوستان ارتباط کم تر بوده است؛ اما این را هم نباید فراموش کرد که ارتباط دو طرفه است و مسوولیت دوجانب. در این مورد، هرکس اقبال بیشتری به ارتباط نشان داده است، از ثمرات آن نیز بیشتر و بهتر بهره مند گردیده و یا بهره رسانده است.
4- دوست عزیز! درمورد اهمیت خودشناسی، اولویت کار غیر مستقیم در امور دینی و اهمیت جامع نگری در برنامه ها و کارها من نیز کاملا با شما موافقم. در این زمینه ها نیز، بررسی موضوع هم در طول زمان حیات رشد و هم به معلومات بیشتر ضرورت دارد. شاید بیشترین وقت رشد به کار در زمینه خودشناسی صرف شده باشد و نیز به توجه به جامع نگری در تخصص ها و توانایی ها و کارها. به نظرم مورد اخیر، با نگاهی اجمالی به رشد، به آسانی قابل درک است – ازجمله، ساحات تخصص افراد و ساحات و روش های کاری آن ها - . اما در عین حال، کارها و روش ها خالی از عیب و نقص نبوده است، که شناسانده آن ها و کوشش در رفعشان وظیفه ای ست همگانی.
5- درمورد سوال شخصی شما، اگر مرا با « رشد» پیوندی ست، پاسخش روشن است.